به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کاروانسرا راور به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه آرمان هرچند که محمدرضا شاه مخلوع از ایران فرار کرد و در ۲۲ بهمن طومار حکومت شاهنشاهی در هم پیچیده شد ولی نباید به سادگی از کنار جنایات و ظلمی که این رژیم در حق مردم ایران روا داشت، به سادگی گذر کرد.
در این گزارش به بخشی از خیانتهای رژیم پهلوی به ملت ایران اشاره میشود.
دلارهاي نفتي و سرمستي شاه
شايد هيچ مسئله ای در تاريخ اقتصاد ايران به اهميت اثر افزايش درآمد نفت نبوده است. دلارهايی که نه تنها به عنوان يک سرمايه به آن نگاه نشد بلکه عاملی برای پوشش نقايص ساختاری اقتصاد شد با سه برابر شدن درآمدهای نفتی در سال ۱۳۵۳، رژيم يک سياست اقتصادی مبتنی بر رشد سريع را در پيش گرفت و به اين منظور، بودجه سالانه را به دو برابر افزايش داد، وامهاي سررسيد نشده خارجي را پرداخت و اعلام کرد آمادهاست مبالغی را از طريق موسسات مالي بينالمللی در اختيار کشورهايی قرار دهد که با مشکل کسری موازنه پرداختها رو برو هستند. با اتکای به اعتبار مالی قوی در سطح بينالمللی، ايران گاه حتی به عنوان تضمين کننده اعتبارات برای نهادهای خارجی نيز عمل کرد.
در فاصله يک سال، واردات ۶ ميليارد دلاری ايران با ۸۶ درصد افزايش به بيش از ۱۱ ميليارد دلار رسيد و سه سال بعد، حجم واردات يک بار ديگر دو برابر شد و در سال پيش از انقلاب به ۲۵ ميليارد دلار رسيد که بيشترين حجم واردات در سالهای پيش از انقلاب بود. اين رويه کشور را به شدت وابسته به کالاهای وارداتی کرد ونفت که می توانست بنيانگذار دوره توسعه کشور باشد بلای جان آن شد.
از طرف ديگر افزايش واردات به منظور پاسخ به تقاضاهاي روزافزون و در نتيجه ” تغيير الگوی مصرف و عادت دادن مردم به استفاده از کالاهايی که امکان توليد آن در کشورموجود نبود کل زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ايران را با انحصارات غربی پيوند داد تا آنجا که نه تنها برای به حرکت در آوردن چرخ صنايع بلکه برای هرگونه فعاليتي اعم از توليدی و خدماتی، نيازها از طريق واردات تأمين می شد. اخبار و رويدادهای بر جاي مانده از رژيم شاه شدت اين وابستگی را به خوبی نشان می دهد. به عنوان مثال کارخانه ارج با هشت هزار کارگر در سال ۱۳۵۶ به علت نداشتن پيچ متوقف ميشود.
به اين ترتيب صنايع تکنولوژی بر تا ۹۰ درصد به خارج وابسته بودند و در سال ۱۳۵۷ به جز نفت کالاي عمده ديگری براي صادرات وجود نداشت. در اين مورد می توان به خبر يکي از روزنامههای آن زمان (رستاخيز) در تاريخ تيرماه ۱۳۵۷ اشاره کرد. در اين خبر آمده است که متاسفانه در ايران در وضع کنوني بايد مرغ را با قيمت گزاف برای توليد تخم مرغ جوجه کشی از خارج وارد کنيم. مرغ مادر گوشتي را در شرايط کنونی نمی توانيم در ايران توليد کنيم. براي تغذيه اين مرغها ۷۰ درصد غذای طيور را بايد از خارج از کشور وارد کنيم. البته با اين همه وارد کردنها برای اداره اين صنعت تکنولوژی لازم و نيروی انساني نداريم. يعنی طبق استاندارد معمولا برای هر ۲هزار واحد دامی به يک دامپزشک نيازمنديم ولی در ايران متأسفانه براي هر ۴۳۱۹۶ واحد دامی يک دامپزشک وجود دارد. اين خبر يک نمونه بارز از وابستگی تکنولوژيکی به توليد خارجی است. در سال ۱۳۵۴ برآورد شده است که بيش از يک ميليارد دلار جريمه به کشتی هايی پرداخت شد که در خليج فارس به علت عدم وجود امکانات و تجهيزات تخليه بار در انتظار بار اندازي مانده بودند.
از نظر اقتصادی نیز کشور کاملاٌ وابسته به امریکا بود به عنوان نمونه آمریکا ۴۰ در صد سهام کنسرسیوم نفتی را به دست آورد و به سرمایه گذاری های گسترده در ایران پرداخت. البته این روابط ماهیتی امپریالیستی داشت برای مثال ایران در برابر هر دلاری که از تجارت با آمریکا به دست می آورد دو دلار برای کالاهای امریکایی می پرداخت. باری روبین در کتاب جنگ قدرتها درباره وابستگی همه جانبه و بی اختیاری شاه در برابر قدرتهای خارجی و سلطه آنها بر کشور می نویسد: ماموران سیاسی نظامی انگلیس و آمریکا عملا در همه کارهای حکومت ایران دخالت می کردند.
بطور کلی شاه در سالهای حکومت خود به خواست و حمایت دولتمردان آمریکا بیش از مردم خود چشم دوخته بود و رابطه شاه و دولت آمریکا فراتر از رابطه دو دولت دوست بود او معتقد بود تا هنگامی که آمریکایی ها از وی حمایت کنند، می تواند هر چه بخواهد بگوید و هر کاری که بخواهد انجام دهد. از این رو چنین دولتی را نمی توان سرنگون کرد.
پی نوشت:
پرسمان
پژوهشکده باقر العلوم
اقتصاد سیاسی رژیم پهلوی
انتهای پیام/