سفر شاه و ملکه ی افغانستان به ایران که در این سفر ملکه ی شاه بی حجاب بود و همچنین سفر رضا شاه به ترکیه و تحت تاثیر قرار گرفتن اقدامات تجددخواهانه ی آتاتورک بی تاثیر برای ” کشف حجاب” نبود تا آنجا که رضا شاه با گفتن این جمله که «چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است»، از رئیسالوزرا خواست قانون کشف حجاب را تدوین کند.
این قانون برای تصویب، به دربار فرستاده شد و رضا شاه در ۱۷ دی ۱۳۱۴ طی جشن فارغالتحصیلی دختران در دانشسرای مقدماتی، به کشف حجاب رسمیت داد.
بر خلاف ترکیه حجاب در آن اختیاری بود، کشف حجاب در ایران اجباری شد و این ” زور” بود که حرف اول را می زد.
رد پای زنان کرمان در ماجرای کشف حجاب:
و اما زن کرمانی، در طول تاریخ همواره نمونه و الگوی اخلاق و شیفته ی سنت های ملی و مذهبی بوده است، حتی آن روز که از او می خواستند تا برخلاف میل و رغبت خود، پوشش و حجاب را بردارد، او در خانه ماند، ازپشت بام ها به حمام رفت و تمامی دشواریها را به جان خرید اما آرمان خود را پشت سرنگذاشت.
در کرمان گذشته، بعضی از کوچه ها تنگ تر از حد معمول بود، البته کوچه هایی هم داشتیم که از فرط تنگی به آن ” کوچه آشتی کنان” می گفتند، به هرحال برای عبور از این کوچه ها، دو نفر با فاصله اندکی می توانستند از کنار هم بگذرند؛ زنان کرمانی در این گونه موارد معمولا رو به دیوار می ایستادند تا مردی که از روبرو می آید، برود بعد آنها به راه خودشان ادامه دهند.
در مورد کشف حجاب نیز، اگر چه تغییراتی در جامعه زن کرمانی پیدا شد، اما حکومت وقت هرگز به آنچه می خواست دست نیافت.
حکومت ابتدا تمامی تلاش خود را برای کشف حجاب زنان معلم و دختران دانش آموز به کار گرفت، اگر چه چندگاهی خود را به شعارهای تحمیلی دل خوش کرد، مثلا در شهربابک زنان را وادار کردند که
در کوچه و بازار راهپیمایی کنند و شعار دهند ” سنت شاه را داریم، حجاب را برمی داریم”
به دنبال این عدم موفقیت، حکومت وقت مجددا تلاش کرد تا با کشف حجاب همسران دولت، آنها را الگو قرار داده و راه بسته را بگشاید اما این طرح نیز بی نتیجه ماند و توفیقی نصیب آنها نکرد.
به نظر می رسید تیکه پارچه ای به نام چادر وحشت رضا خان را برانگیخته بود اما با تمام تلاشی که کرد نتوانست عفت و حیای جامعه ی زن ایرانی را به یغما برد.
انتهای پیام/