- تاریخ: یکشنبه, ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ / ساعت ۱۰:۳۰:۵۵
- شناسه خبر: 38490
- اندازه متن
آقای رئیس جمهور هیچکس بابای من و باباهای سیاه زغال سنگ را دوست ندارد!
آقای رئیس جمهور راستی من از برجام نمی نویسم من از تحریم نخواهم گفت!
من از پدری پیر و خسته با شما خواهم گفت که وقتی مرا صدا میزند،میان هر صدایش تاملی است و دردی نهفته!
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی کاروانسرا؛ متنی را که در ادامه مشاهده می کنید نامه یا درد دل یکی از فرزندان کارگران معدن زغال سنگ همکار است به آقای رئیس جمهور(به مناسبت سفر رئیس جمهور به کرمان)!
موضوع نامه : سلام آقای رئیس جمهور!
بسمه تعالی
سلام آقای رئیس جمهور
وقتی شنیدم که قرار است به دیار کریمان بیایی، دست به قلم شدم و از سرذوق با تو حرف بزنم و درد دل کنم و شاید آهسته گریه!
اما شنیدم شما در این سفر نامه قبول نمی کنی اما می نویسم!
راستی من از برجام نمی نویسم من از تحریم نخواهم گفت!
من از پدری پیر و خسته با شما خواهم گفت که وقتی مرا صدا میزند،میان هر صدایش تاملی است و دردی نهفته!
درد جسمانی اش یا درد روحی اش!!!
درد جسمانی اش فریاد ریه های است که سالیان متمادی در نبرد با طبیعت در فرسنگ ها زیر کوه در معادن زغالسنگ گرفته شده است!
آقای رئیس جمهور!!! بابای من زغالی است! رویش سیاه! هر وقت خانه می آید میگوید بچه ها باز بابا سیاهتون امد!
راست می گفت: خیلی باباسیاهها دیگر عصر برنگشتن! مثل کارگران معادن باب نیزو و همکار و…
او با تبسم میان این همه سیاهی ما را در آغوش میگیرد، و او رویش سیاهست اما دلش صاف، ساده، بی ریاست!
آقای رئیس جمهور همه بابا های کارگر معادن زغالسنگ نمونه اند ما اینجا کارگر غیرنمونه نداریم!
اینجا مدرسه نیست اینجا میدان جهاد است اینجا اقتصاد مقاومتی است اینجا اقدام عمل است!
اینجا وقتی به جنگ طبیعت میروی برای استخراج زغال در لایه های زغال امیدی به برگشت نیست!
اما آقای رئیس جمهور بگذار از درد روحی بابایم بگویم!!
آیا خبر دارید هنوز بابای من تا الان که ۲۵ اردیبهشت ۹۵ است عیدی نگرفته است، البته من به قول و وعده های بابایم امید دارم! گفت اگر عیدی گرفتم برایت آنچه قول دادم میخرم!
راستی بابای من حقوق ماه قبلش هم نگرفته، راستی اضافه کار، حق تونلی، تعطیلی کاری، را شنیده ام که قرار است کسر کنند!
بابای عزیزم می گفت: طی چندسال چند بار مدیرعامل زغالسنگ کرمان عوض شده هر بار به جای بهتر شدن بدتر شده!!
دلم برایش می سوزند او را چکار به سیاست!!!
راستی من شنیدم آقای نوروزی مدیرعامل صندوق بازنشستگی فولاد در هفته پیش گفته که ما شرکت زغالسنگ و شرکت دخانیات را نمی خواهیم!!
آقای رئیس جمهور هیچکس بابای من و باباهای سیاه زغال سنگ را دوست ندارد!
و در آخر خوش به حال آن پیرمرد زمان پیامبراکرم (ص) که بر دستانش پیامبر بوسه زد، خوش به حالش!!!
خدانگهدار آقای رئیس جمهور
از طرف فرزندان کارگران معدن زغال سنگ همکار
انتهای پیام/
ایجاد پست قرنطینه دامپزشکی در شهرستان راور جهت جلوگیری از ورود بیماری آنفلوانزای فوق حاد پرندگان به استان کرمان
واقعا غمگین بود ای کاش فکری برای این مردان زحمت کش بشود
متن قشنگی بود
ممنون از کاروانسرا
ولی به نظر من این موضوع باید رسانه ای بشه مثه مثلا دعوت خبرنگارها به معدن همکار و دیدن از نزدیک شرایط کارگران.اینگونست که توجهه مسعولین جلب میشه.
واقعا بغض گلوی هرانسان آزاده را میفشارد رئیس جمهور را نمی دانم.
خدا را شکر کن حداقل بابات علی الرغم همه مشکلات لااقل همین کار را هم دارد. در شرایط فعلی خیلی ها دلشان می خواهد به معدن بروند . البته مشکلات معدن کاری را درک می کنم.و امیدوارم پیمانکاران معدن پول سرویسهای معدن را بدهند .البته حادثه اخیر معدن به خیر گذشت .